۱۳۸۶ آبان ۱۰, پنجشنبه

ازنیمه شب ساعتی گذشته دلم میخواد بزنم بیرون و تاخود صبح راه برم وبه چیپسی کینگز گوش کنم دلم میخواد سبک بشم تو تاریکی بدون هراس از دیدن اشکام راحت گریه کنم تو خلوت شب بلند بلند حرف بزنم

هیچ نظری موجود نیست: