۱۳۸۶ دی ۲۷, پنجشنبه

از وقتی از سفر برگشتم خلوت خودم رو میخوام و ازش لذت میبرم انگار چیزی بیرون این خونه مثل یه نور مثل انعکاس نور خورشید روی برف چشممو میزنه !توی ذهنم چند تا طرح زدم که میترسم وقتی قراره عینی بشه رنگ وحسش رفته باشه تو فکر خرید آبرنگ وقلم مو وآب مرکبم دلم هوس بازی با رنگ رو داره !
این روزها تنهایی میخوام میدونم منفی نیست لازمه با خودم بلند بلند حرف بزنم به نتیجه برسم وبرنامه ریزی کنم این سه سال اینو یادم داده که زمان زود میگذره و یک لحظه هم منتظر کسی نمیمونه!

هیچ نظری موجود نیست: